امروز شاهد آخرین پلان از متلاشی شدن یک زندگی مشترک بودم... یک زندگی که ۱۶ سال طول کشید و من از روز اول تولد بچه هایشان تا همین امروز، با خنده هایشان خندیده و با گریه هاشان گریسته بودم... حکم فرزندانم را دارند... حالا خانه ی متروک بی روحشان به فاصله چند ساعت چنان مرا آزرده که خودم را گم کرده ام... دلم کودکیم را می خواهد... با همان بی خیالی ها که بزرگ ترین دغدغه اش پیدا نشدن مخفیگاه قایم موشک است... و دلم دوستی می خواهد صمیمی تا کمی از روح زخم خورده ام را نشانش بدهم و آرامم کند...

میان نگرانیهای بی شمار و دغدغه های این هفته، یک دلخوشی داشتم...

پاسکال نازنین اینجاست... در اصفهان!

نمی توانید میزان خوشحالی مرا از دیدن دوباره اش حدس بزنید. یک بعد از ظهر کامل را با هم قدم زدیم. گفتیم و شنیدیم و دوباره چه کلاس درسی...

فکر می کنم اصفهان هم از دوباره دیدن پاسکال شادمان بود... مدتها بود آسمان چنین آبی نبود... زاینده رود خفته بود و برگ درختان نمی درخشید...

چهارباغ عباسی خیلی بیش از همیشه ابهت داشت یا مدرسه چهارباغ یا خیابان کمال اسماعیل یا کوچه پس کوچه های شیخ بهایی... راه رفتن کنار او طعم خوش لمس دگرگونه ی پاریس بود... یک تی شرت برایمان آورده و دائم عذرخواهی می کرد که سَبُک سفر کردنش را ببخشیم... گفتم می دانم چطور سفر می کند... و کتابهایش را فراموش نکرده ام. گفت این بار خیلی سبک سفر کرده و فقط ۶ کتاب همراه دارد! ۶ کتاب برای ۳۰ - ۴۰ روز سفر! پاک خجالت زده شدم... و به قول رضا تازه ما از جمله افراد کتابخوان این مملکت به شمار می رویم! 

من باز هم از همنشینی با این بزرگمرد انرژی گرفتم. فقط جای رضا خالی بود، اگر چه، گاهی تماس می گرفت و با پاسکال صحبت می کرد.

بردمش باغ گلها. هرچند برای کسی که در نزدیکی لوگزامبورگ و ورسای زندگی می کند، دیدن باغ گلهای کوچک اصفهان شاید لطفی نداشته باشد اما، پاسکال خیلی دوستش داشت. توضیح دادم که باغ گلها پاتوق من است و عهدی ناگسستنی دارم در اردیبهشت ماه تا با دوستانم یا تنها بیایم و مخصوصا از شکفته شدن غنچه های رز لذت ببرم.  

از قبل تصمیم گرفته بودم در اردیبهشت برایتان عکسهای باغ را اینجا بگذارم تا چشمانتان کمی نوازش شود، حالا بهانه خوبی هم دارم. فقط باید کمی صبر کنید تا به اینترنت پر سرعت دسترسی پیدا کنم...

در تصویر زیر، هر دو مشغول عکاسی از سایه هایمان در کنار هم هستیم... در اولین فرصت، گزارش را تکمیل خواهم کرد.