رویای گم گشته...
سال ۹۱ با تمام تلخ و شیرینش گذشت... و برای من سالی بود پر از تجربه های نو و یادگیری مطالب جدید؛ و هرچه بیشتر یاد گرفتم، فهمیدم که هیچ نمی دانم و غفلت از لحظاتی که بر بال نسیم به سرعت می گذرند، افسوس های آینده را به دنبال خواهد داشت.
سرفصل برنامه های امسال را چیده ام و تنها برنامه ای که خودم را ملزم کرده ام هر روز تکرار شود، مطالعه است. دیروز داشتم فکر می کردم در سال گذشته چه تعداد کتاب خوانده ام. تعداد دقیقی به نظرم نرسید. این حس را دوست نداشتم. می خواهم هر چند وقت یک بار، در مورد کتاب هایی که می خوانم اینجا بنویسم تا آخر سال، دیگر چنین سوالی را از خودم نپرسم. یک تصمیم دیگر هم گرفته ام که نمی دانم فرصت عملی کردنش را پیدا می کنم یا خیر. می خواهم کتاب هایی که می خوانم و هنوز صوتی نشده اند را صوتی کنم. من به شخصه یکی از طرفداران پر و پا قرص کتابهای صوتی ام و دوست دارم هنگام پیاده روی یا انجام کارهای روزمره از وقتم کمال استفاده را ببرم. تا ببینیم چه می شود...
برویم سراغ یاران مهربان نوروزی:
سال ۹۱ را با رمان آتش بدون دود شروع کردم. ۴ جلدش را قبل از سفر اروپا خواندم و ۳ جلد آخر را بعد از سفر تمام کردم ولی تا پایان سال واژه های نادر ابراهیمی تنهایم نگذاشتند و گالان اوجا و سولماز...
امسال، در اولین هفته سال نو، ۲ کتاب خوانده ام:
رویای تبت اثر فریبا وفی
و
پیام گم گشته اثر مارلو مورگان
سبک روایت رویای تبت را دوست داشتم. داستان جالبی دارد، هرچند تبت تنها یک نماد است و جز یکی دو جمله در هیچ جای کتاب ردی از آن نمی یابید...
پیام گم گشته، فوق العاده ترین کتابی است که در این چند وقت اخیر خوانده ام. پر از اطلاعات مفید است در مورد عرفان بومیان استرالیا و جمله های نغزی دارد که باورها را به چالش می کشد و در برابر ذهن، راه های تازه می گستراند. کتابم امانت است و باید در اولین فرصت یک جلدش را تهیه کنم؛ وقتی دوباره خواندمش، جملات تاثیرگذارش را برایتان می نویسم.
دیروز هم برای هزارمین مرتبه دشمن عزیز را به دست گرفتم. حتما می دانید که ادامه رمان بابا لنگ دراز است. سطر سطر کتاب حرف برای گفتن دارد و به جرات یکی از ۳ کتابی است که روی شخصیت من تاثیر گذاشته... همین قدر بگویم که هرگاه نیاز به تجدید قوای روحی دارم و انرژی مضاعف می طلبم، دوباره کتابم را از قفسه در می آورم...
این یکی هم که تمام شود، می روم سراغ آخرین هدیه ی رضا که ۳ روز پیش برایم خرید:
چه خوب اگر مشوق همدیگر باشیم برای مطالعه بیشتر و عمیق تر؛ بیاموزیم و به اشتراک بگذاریم تا دنیایمان رنگی تازه تر بگیرد...
غافل نباش ار عاقلی، دریاب اگر صاحب دلی
باشد که نتوان یافتن، دیگر چنین ایام را ...
پی نوشت: در راستای ترویج فرهنگ کتابخوانی می خواهم ۳ وبلاگ کتاب دوست را به شما معرفی کنم:
- فرانک نازنین که بدون اغراق، اکثر جستجو های کتاب به وبلاگ غنی او می رسد؛
- کافی کتاب که همان کافه کتاب فیس بوک است؛
- و لی لی، دوست جدیدی که همین امروز یافته ام و از همین حالا عاشق ذوق و خلاقیتش شده ام...