باز باران...
هر وقت از تو می نویسم
واژه هایم جان می گیرند
شعر هایم سبز می شوند
و دستانم
عطر گل سرخ می گیرد
هر وقت از تو می نویسم
پروانه ها سر از پیله
در می آورند
و پرستو ها
از کوچ بر می گردند
مطمئنم
یک روز
بالاخره باران
دست هایت را
در دستم می گذارد ...
«محمد شیرین زاده»
+ نوشته شده در یکشنبه شانزدهم آبان ۱۳۹۵ ساعت 1:12 توسط فرشته درخشش
|