Come2Iran
متن زیر را برای ویژهنامه جشنواره فیلم فجر و به مناسبت میزبانی ایران در کنوانسیون 2017 فدراسیون جهانی راهنمایان گردشگری و برای قدردانی از زحمات دوستان راهنما نوشته بودم که بنا به دلایلی چاپ نشد. شما را به خواندن آن دعوت میکنم:
اهالی محترم سینما، سلامی از فصل انار!
هر کجا هستید ـ خیلی دور خیلی نزدیک ـ خسته نباشید! به صرف یک استکان چای دعوت شدهاید؛ بفرمائید با «یک حبه قند» دهانتان را شیرین کنید. در چند روز گذشته، صنعت گردشگری ایران خبرهای خوشی شنیده... شما را شریک این شادی میدانیم و این احساس خوش را با شما قسمت میکنیم:
با تلاش بیوقفه راهنمایان گردشگری، ایران میزبان کنوانسیون فدراسیون جهانی راهنمایان گردشگری سال 2017 میلادی شد. برپایی این کنوانسیون در ایران، همزمان با ورود راهنمایان کشورهای عضو فدراسیون و مخابره اخبار آن، درهای بسیاری را به روی صنعت گردشگری ما خواهد گشود. این فرصتی است که میتواند در شناساندن جاذبهها و ظرفیتهای گردشگری ایران در حوزه بینالملل بسیار موثر بوده و بهترین تبلیغ برای جذب گردشگران ورودی باشد.
ایراندوستانی که خود را سرباز وطن نامیدند، با دست خالی اما با دلی پرامید و با تکیه بر خلاقیتهای خود، سنگاپور و دانمارک را از گردونه رقابت حذف کردند. تیم ایران، برخلاف تیمهای رقیب که برای اثبات شایستگی و کسب رای، از نمایش فیلمهای دولتی بهره گرفتند، فیلم متفاوتی از جاذبههای طبیعی ـ فرهنگی ایران و توانمندی راهنمایان گردشگری در برگزاری رویدادهای مختلف را به نمایش گذاشت که سببساز موفقیت گروه شد. "به ایران بیائید" نام فیلمی است که همت و تلاش راهنمایان ایرانی را به معرض نمایش میگذارد. استکانهای چای استفاده شده در این فیلم کوتاه، به طرز گیرایی سنت میهماننوازی ایرانیان را یادآور میشوند.
ساخت این فیلم، بهانه ایجاد کمپینی به همین نام گردید که مردم ایران توسط آن، از مردم جهان به زبانی ساده و صمیمی دعوت میکنند تا به ایران بیایند. این دعوت نیاز به همراهی همه ایرانیان دارد. بیگمان هرچه این دعوت از زبانهای بیشتری شنیده شود تاثیرگذارتر و دلنشینتر خواهد بود. این کمپین یک تلاش گروهی برای نشان دادن ایران واقعی به دنیا است. حضور تک تک مردم به ویژه چهرههای سرشناس ملی و بینالمللی، در فراگیر شدن آن و رسیدن به هدف، سهم به سزایی خواهد داشت.
اکنون، برای آمادهسازی ایران در جهت رشد و بالندگی بیشتر، چشم امید دوختهایم به سینماگران وطندوست تا به یاری صنعت گردشگری بیایند. با وجود تولید فیلمهای خوبی که از جاذبههای طبیعی ـ فرهنگی در لوکیشنها بهره گرفتهاند، برای پیوند دو صنعت سینما و گردشگری، هنوز راه بسیاری برای رفتن هست.
در کشوری که سفر بیشتر از آن که راهی برای شناخت و یادگیری باشد، امری لوکس و تجملی محسوب میشود، آشنایی درست با مقوله سفر، به تنهایی میتواند بهانه ساخت فیلمهای نویی باشد. گرچه بیشتر سینماگران با اقوام و فرهنگهای مختلف آشنا هستند اما، متاسفانه هنوز ضرورت آشنا ساختن مخاطب با این همه تنوع قومی ـ فرهنگی درک نشده است. چه خوب اگر با دیدی تازه به داشتههای این سرزمین نگاه کنیم و در دل هر فیلم، گامی برای آشنایی جوانان با گوشهای از این آب و خاک برداریم.
هنوز جای خیلی مکانها و خیلی چیزها در سینما خالیست:
مراسم فرهنگی اقوام مختلف، جشنها و سوگها، غذا و پوشاک محلی ناشناخته ماندهاند... هنوز کسی به "مضیفها" سرک نکشیده؛ مراسم قهوه خوری را نشان نداده؛ زندگی عشایر دیدن دارد! کوچ ایل بختیاری نیز؛ و این جغرافیای با عظمت هزار رنگ! زیباییهای هندورابی و ابوموسی در تصویر نیامده، به چک چکو نرفتهایم! کاشان افسانهای هنوز روایت نشده؛ قلعه بابک به چشم نیامده؛ کوچه باغهای انار عقدا دلبری نکردهاند؛ به جاذبههای بوشهر سرک نکشیدهایم؛ قصههای دشتستان ـ تنگستان را نشنیدهایم؛ در کاروانسرای قصر بهرام اتراق نکردهایم؛ در آبشار شوی دست و رو نشستهایم؛ بافت قدیمی دزفول از یادمان رفته؛ غار کتله خور را فراموش کردهایم! هنوز باید تا انتهای گردنه ژالانه برانیم و ترکمن صحرا را نیک دریابیم...
امید که ایراندوستان صنعت سینما، طرحی نو دراندازند و با روایتهای جدید و زوایای نو در گام اول مردم کشورمان را با بخشی از فرهنگ و جغرافیای متنوعمان آشنا ساخته و سپس با نگاهی به کارهای موفق سینمای بینالملل، جاذبههای کشورمان را به مردم جهان یادآور شوند...
با دوستی و احترام
فرشته درخشش